در این مطلب هیچ شکی نیست که آنچه پیروزی حزب الله لبنان در نبرد نابرابر 33 روزه را رقم زد برتری سلاح و تجهیزات نظامی یا احیاناً پشتیبانی های سیاسی یا اقتصادی دیگران از آن ها یا حمایت سازمان ها و نهادهای بین المللی نبود. همه به یاد داریم که وقتی لبنان غرق در خون و آتش بود و خصوصاً روزهای نخستین نبرد نه تنها هیچ کس از مردم مظلوم لبنان و حزب الله هیچ دفاعی نکرد بلکه بسیاری از دولت های عرب منطقه که به تحریک مستکبران به خیال خام خود فرصتی برای اثبات خوش خدمتی به اربابانشان یافته بودند خنجر به دست از پشت سر به حزب الله ضربه می زدند. آن ها می پنداشتند کار حزب الله تمام است و زمان نابودی اش فرا رسیده است؛ پس چه بهتر که آخرین ضربات را به این پیکره زخم برداشته بزنند! یادمان هست که سیّدحسن در آن روزها به سران کشورهای عربی چه گفت.
«ما به شما و کمک شما نیازی نداریم. ما مرهون و مدیون شما نیستیم. فقط از شما می خواهیم سکوت کنید و بگذارید ما کارمان را انجام دهیم...»
آنچه تمام معادلات جهانی و محاسبات جهان خواران و اعوان و انصارشان را بر هم زد و پیروزی حزب الله را به ارمغان آورد فرهنگ و تفکر و روحیه جهادی و سازش ناپذیر حزب الله بود. روحیه ای که اجازه ظلم پذیری و سکوت در برابر باطل را به حزب الله و حزب اللهی ها نمی دهد. فرهنگی که می گوید اگر مقاومت کنی حتماً پیروز خواهی شد. تفکری که می گوید اگر کشته شوی یا بکشی برنده ای و شکست برای تو معنی ندارد.
این تفکر و روحیه همان فرهنگی است که از آن تحت عنوان فرهنگ حسینی یاد می کنیم ؛ چرا که حضرت اباعبدالله الحسین (ع) مظهر تامّ و جلوه کامل و مصداق بارز این فرهنگ و دمنده روح جهاد و حماسه و مقاومت در کالبد همه آزادی خواهان و استقلال طلبان و حقّ مداران عالم در طول تاریخ است.
درسی که او در عاشورا به انسان ها آموخت تا قیامت فراموش نخواهد شد و باید اعتراف کرد جوانان حزب الله لبنان شاگردان ممتاز و برجسته این کلاس در عصر حاضرند. گُل های نازنینی که این روزها زمزمه لبشان این جمله است:
أَبداً واللهِ لَن نَنسی الحُسَینَ
آری! به خدا سوگند تا قیامت حسین را از یاد نخواهیم برد